دبستان پسرانه فرهنگیان خرامه | ||
|
مشکلات اجتماعی نوجوانان و دوران بلوغ . تعریف نوجوانی روانشناسان در زمینه تعریف نوجوانی اتفاقنظر ندارند، اما به طور کلی میتوان گفت: دوره نوجوانی، حدفاصل بین کودکی و جوانی یا دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است. این انتقال در تمامی زمینههای رفتاری، اخلاقی، عاطفی و اجتماعی صورت میگیرد. همچنین در این دوره فرد خواستار تغییر حالات و خلق و خوی کودکانه است. در عین حال، گاهی با زگشت به دوران کودکی نیز وجود دارد و فرد به حفظ حالات کودکانه خود تمایل دارد؛ با این وجود باز هم خواستار ورود به دوره بزرگسالی با خصوصیات مسئولیتپذیری، استقلال، کنجکاوی، پیشرفت و سازندگی است. برخی ویژگیهای نوجوان عبارتند از: رشد سریع قد و وزن، ایجاد اخلاق عرفانی و معنوی، فداکار و مبارزهطلب، مایوس درمقابل ناکامیها، آراستگی وخود شیفتگی، گرایش به جنس مخالف، مسئولیتپذیر، همدردی با دیگران، عصبی شدن، نوسان هیجانات و گاه تناقض. در این فرآیند بهکارگیری مهارتهای اجتماعی و چگونگی برقراری ارتباط و تعامل با دیگران، یکی از مولفههای اصلی رشد محسوب میشود. از طرفی دیگر مهارتهای اجتماعی، رفتارهای آموخته شده و مقبول جامعه است که شخص براساس آن میتواند با دیگران به نحوی ارتباط متقابل برقرار کند. البته نوجوان علاوه بر رشد جسمی و شناختی، نیازمند رشد اجتماعی، روابط اجتماعی با همسالان و ادراک خود است. پژوهشها نشان میدهد روابط ضعیف با گروه همسن در دوره نوجوانی، الگوی منفی ادراک از خود را به همراه خواهد داشت
میکند. این معضل نشات گرفته از سختگیریهای بیمورد والدین است که نوجوان را تا مرز آشفتگی و نگرانی پیش میبرد. همین رفتار ترس و اضطراب بیمارگونه افراد را در آینده رقم میزند. به جهت پیشگیری از این مشکلات والدین میتوانند از سختگیریهای بیمورد جلوگیری کنند. از طرفی دیگر نوجوان در دوره بلوغ از ارتباط با مردم احساس نگرانی و ترس دارد. این ترس ناشی از آموختههای اجتماعی فرد، کمیت و کیفیت رفتارهای او و خانوادهاش است. پدر و مادر باید از ابتدا فضا را برای حضور کودک در اجتماع به جهت ارتباط با مردم مهیا کنند. به طور مثال از او بخواهند که برای خرید به مغازه برود و در صورت امکان از مغازههای مختلف خرید کند تا اجتماعی بودن را بیاموزد. شده و حتی قادر به سخن گفتن با دیگران نباشد. در این صورت به جهت پیشگیری از این مشکل و کنترل آن، والدین میتوانند به نوجوان اجازه دهند حرفهای خود را بازگو کند. حتی برای برخی از فعالیتها مانند چانهزدن در فروشگاه برای خریدن یک کالا با قیمت کمتر از او هم کمک بخواهند و اجازه دهند که او هم حرف بزند تا مطمئن شود که اگر سخن بگوید تحقیر یا مسخره نخواهد شد. چه آنکه مهمترین عامل عدم توانایی در ارتباط کلامی از سوی نوجوان، احساس ترس از تمسخر و تحقیر شدن از سوی اطرافیان است. و مستعد با دانشآموزانی که کمی در درس خواندن ضعیفتر هستند رابطهای ندارند که این مسئله به رشد اجتماعی فرد مربوط می شود. همین موضوع باعث میشود که نوجوان تنها به جهت رفع تکلیف به مدرسه میرود نه برای تحصیل و درس خواندن. که هم معرف فرد و هم نحوه ارتباط فرد با دیگران را میرساند. مطالعات انجام شده نشان میدهد که هویت و دسترسی به آن برای برخی از نوجوانان هم مثبت و مفید و هم توأم با شادی است. اما در خانوادههای مستبد، برخی اوقات اجازه فاصله گرفتن به نوجوان داده نمیشود، همین رفتار منجر به رشد هویت تسلیم طلبی و غیرقابل انعطاف میشود. بحران و سردرگمی در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی مانع از نیل به استقلال در نوجوان خواهد شد. سنتی، همه امور بدون پیچیدگی خاصی واضح و مشخص است. به ویژه هویت دختران در این جوامع، زودتر از جوامع صنعتی شکل میگیرد. گرچه ادامه تحصیل و فراگیری علم و دانش میتواند پاسخی برای پرسشهای نوجوان در زمینه شکلگیری هویت ارایه کند. اما از طرف دیگر، مدت نوجوانی را طولانیتر میکند. زیرا فرد از نظر اقتصادی وابسته به خانواده است و وابستگی اقتصادی موجب وابستگی های فراتر میشود
صورت نوجوان در شناخت خود دچار مشکل میشود، به طوری که نمیداند چه کسی است و به کدام سو میرود؟ در چنین شرایطی شناخت فرد از خود دشوار است. است. بنابراین برای درمان مشکلات بحران هویت باید ابتدا زمینه بحران، وهله آن و سن نوجوان مشخص شود و سپس بر اساس این اطلاعات، اقدامات درمانی لازم انجام شود. پس از برطرف شدن مشکلات، روند شکلگیری هویت ادامه پیدا میکند. است. تصمیم در مورد شغل آینده، زندگی و ... گاه سردرگمی ممکن است تا۳۰سالگی ادامه یابد. یکی از شیوههای اجتناب از سردرگمی و ابهام هویت، پیوستن به گروهها و دار و دستهها است. همچنین به نظر اریکسون ۱۲تا ۱۸سالگی زمان شکلگیری هویت است. وفاداری در این سن و احساس تعهد نسبت به سلوک خاص اعتقاد و مذهب و...اهمیت پیدا میکند
کشمکش بین استقلال و وابستگی:
با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایتهای بیقید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همانطور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد میکند و جنگ
روانی عمیقی در ذهن او به وجود میآورد.
بعضاً خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند، گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او مینگرند که این خود به کشمکشهای درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو میسازد.
طغیان علیه مراجع قدرت:
نوجوان برای کسب استقلال علیه همه ی مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان میکند. گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان میدهد، درگیریهایی ایجاد مینماید و به اعمالی دست میزند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره میکند، مثلاً بگومگو میکند، بحث و مجادله ی طولانی انجام میدهد، بر خلاف خواسته ی والدین دیر به خانه میآید، از انجام تکالیف درسی خودداری میکند، سیگار میکشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه هم بزند. این مورد در خانوادههای با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا میکنند از شدت بالاتری برخوردار است.
هویّت فردی
یکی دیگر از مشکلات مهمی که نوجوان با آن روبرو میشود مساله ی تشکیل «هویت فردی» اوست. بدان معنی که سوالهای متعددی درباره ی مفهوم زندگی، نقش او در این زندگی، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و بطور کلی سوالهایی نظیر، من کیستم؟ و به کجا میروم؟ ذهن او را به خود مشغول مینماید که باید به آنها پاسخ دهد.
احساس هویت شخصی در نوجوانان کمکم براساس همانند سازیهای مختلف گذشته ی آنها تکوین مییابد. با ورود به دوره ی نوجوانی ارزشهای گروه همسالان و همچنین ارزیابیهای معلمان و سایر بزرگسالان نیز مطرح است و هر اندازه ارزشهایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز میشود با ارزشهای والدین و معلمان همخوانی بیشتری داشته باشد به همان نسبت کار هویتیابی نوجوان آسانتر پیش میرود.
چگونگی ارضاء نیازهای جدید (جنسی):
رشد و نمو غدد داخلی و ترشحات هورمونهای جنسی به نوجوان امکان برقراری روابط جنسی را میدهد و انگیزه و کشش جنسی نسبت به غیر همجنس در او ایجاد میگردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پریشانی خاطر همراه است. جوان تازه بالغ جدید تمایلات قوی و نامعلومی را احساس میکند که او را از جلدش خارج کرده و بسوی جنس مخالف میکشاند. جهشهای شدید محبت، عقبنشینیهای توضیح ناپذیر و حرکات بدون دلیلی که او را آشفته میسازد.
نوجوان میخواهد این همه انرژی را که به وجود آمده و موجب هیجان او شده است را در جایی آزمایش نماید، اما در عین حال نگران عواقب آن است. او بیداری و رشد تمایلات جنسی را دارد ولی هدف ندارد و چون غریزه ی جنسی کاملاً زیرزمینی است، جهتیابی آن با کور مالی انجام میشود و در افراد محجوب و کمرو نوعی اضطراب و گیجی ایجاد میکند. در جوامعی که آموزش ارضاء صحیح غریزه ی جنسی و راههای کنترل آن برای نوجوان آموزش داده نمیشود، این مشکل مضاعف است و در اینجاست که متاسفانه لغزش و سقوط در پرتگاه در کمین است.
عدم کنترل بر رفتار و هیجانات ناشی از تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ
به دلیل رشد سریع جسمی و تغییرات مشهود در اندامهای بدن نوجوان در دوران بلوغ بعضی از رفتارهای هیجانی و عدم کنترل او طبیعی است. مثلاً جلو آمدن سرنوجوان به دلیل احساس بلندتر شدن گردنش، بزرگ شدن بینی و یا عدم کنترل در دستهایش برای جابجایی خصوصاً اشیاء ظریف از طرفی و عدم آگاهی و آموزش صحیح او در مقابله با این مسایل از طرف دیگر او را از نظر روحی تحت تاثیر قرار داده بهطوری که در خود احساس بیکفایتی و حقارت مینماید که همین امر موجبات اضطراب را در وی فراهم میآورد.
ترس از آینده
با پیدایش نیازهای جدید در نوجوان و کشش به سوی ارضای نیازهای آنی و مقطعی، آینده را در ذهن نوجوان مبهم و دور از دسترس تصویر مینماید به طوری که حتی چگونگی تامین اقتصادی و تشکیل خانواده برای خود در آینده و ازدواج و تحصیلات عالی را قلههایی دور از دسترس میپندارد که دستیابی به آنها برای او بسیار دشوار و در بسیاری از موارد از محالات است که البته نقائص تربیتی و آموزشی در درون خانواده، مدرسه و جامعه و محرومیتهای شدید مالی خانواده به شدت و عمق این مشکل نیز میافزاید.
دغدغه اقتصادی
یکی از مهمترین مشکلات نوجوانی این است که فرد قبل از اینکه به بلوغ اقتصادی برسد به بلوغ جنسی رسیده است و از طرفی چون به دنبال استقلال و کسب هویت جدید برای خود نیز میباشد همیشه به فکر دستیابی زودتربه منافع اقتصادی است و در این ارتباط میبینیم نوجوانانی را که مدرسه و تحصیل را رها کرده و به دنبال شغل و کسب درآمد میباشند و این خصوصاً در جوامعی که ارزشهای انسانی و معنوی جای خود را به ارزشهای مادی داده و شخصیت افراد برحسب درآمد و پول آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد بسیار مشهودتر است و در این ارتباط اوضاع و احوالاقتصادی- اجتماعی و بیثباتی جامعه، جنگ، بیکاری، کمبود امکانات و فقر مالی خانواده از عوامل تشدید کننده ی مشکل محسوب میشوند.
تعارض بین خواستههای والدین و گروه همسالان
در این دوران، نوجوان تحت تأثیر گروه همسالان میباشد و والدین را مرتبط به نسل گذشته میداند که نیازها و خواستههای عصر حاضر او را درک نمیکنند. لذا نوجوان خود را در این میان کاملاً گیج احساس میکند چون حاضر نیست که محبت والدین را هم از دست بدهد. در چنین مواقعی نوجوانان بعضاً همانند هنرپیشهها نقش بازی میکنند تا از مقبولیت والدین و گروه همسالان، هر دو برخوردار شوند.
ترس و اضطراب
ناتوانی در سازگاری با موقعیتهای جدید موجب تشدید ترس و اضطراب در نوجوان میشود مانند: ترس از عدم موفقیت در امتحان یا مورد سرزنش قرار گرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذیرش مسئولیت و ارتباط با جنس مخالف یا مورد پذیرش دوستان واقع نشدن.
به هم ریختگی ارتباط با دیگران
فشارهای روانی، عاطفی و اجتماعی در این دوران موجب میشود که نوجوان با خودش، با خانوادهاش، با دوستانش و بطور کلی با همه رابطهاش بهم میخورد و احساس کوچک شمردن خود و حقارت می کند و حالت عصبی در او افزایش مییابد. تغييرات روحى و روانى دوران بلوغ در پسران
دوره بلوغ سرشار از تنشهاى عاطفى و روانى است. نوجوان که در حال جدا شدن از وابستگى هاى دوره کودکى و ورود به دوره بزرگسالى است با تضادها و کشمکشهاى گوناگون روانى روبرو خواهد شد. آگاهى از اين تغييرات سبب مى شود تا نوجوان با هوشيارى به تحريکات محيطى پاسخ دهد و دگرگونى هاى درونى خود را کنترل نمايد بهگونهاى که قادر باشد در شرايط مناسبى از نظر سلامت و استحکام روانى با مشکلات کمترى دوره نوجوانى را پشتسر بگذارد و بحرانهاى روانى آينده را نيز کنترل بکند مهمترين تغييرات روانى دوران بلوغ الف- رشد ذهنى و عقلى : از سن 12- 15 سالگى فکر منطقى، عينى و قدرت استدلال و نتيجهگيرى در نوجوان شکل مى گيرد. ب - رشد هيجانى و عاطفى: احساسات و عواطف متعدد قوى و غيرقابل پيشبينى در نوجوان وجود دارد که گاه در تضاد با يکديگرند و سبب نوسانات واضح خلقى و رفتارى زير مى شود: ت – رشد اجتماعى :
وجه اصلى رشد اجتماعى به خصوص در سال¬هاى ابتدائى نوجوانى حضور نوجوان در گروه همسالان است. تشکيل اين گروه¬ها در جهت کسب استقلال و فرار از تسلط بزرگترهاست اما فشارهاى گروهى هميشه مثبت نيستند و نوجوان بايد بياموزد تا با کمک خانواده توان مبارزه با خواست¬هاى منفى گروه را کسب نمايد و به انحراف کشيده نشود. از ويژگي¬هاى ديگر نوجوان تلاش در جهت کسب محبوبيت است. در پسران عواملى مانند فعال بودن در فعاليت¬هاى دسته¬جمعى، مهارت در بازي¬ها، ورزش¬ها، شوق وذوق و شوخ¬طبعى، شاد بودن، رفتار دوستانه پايدار از جمله عوامل کسب محبوبيت در ميان همسالان است و به تدريج گرايش به همجنسان تبديل به گرايش¬به جنس مخالف مي¬شود گر چه بسيارى از هر گونه ارتباط با جنس مخالف اجتناب مي¬کنند اما برخى نيز ممکن است روابطى برقرار و روابط جنسى را تجربه کنند که مي¬تواند عواقب ناخوشايندى داشته باشد. ث – رشد اخلاقى :
رشد اخلاقى با رشد اجتماعى ارتباط نزديکى دارد. خانواده و جامعه در کسب صفات اخلاقى مطلوب مؤثرند. توجه به انگيزه و نيت اعمال در دوره بلوغ به تدريج افزايش مي¬يابد و نوجوان به وجدان، عدالت و رفتار منصفانه بها مي¬دهد و نسبت به عدم رعايت اصول اخلاقى از جانب بزرگترها واکنش نشان مي¬دهد و به تدريج با تأثيرات اکتسابى از محيط صفات اخلاقى پسنديده مانند راستگوئى، امانتدارى، درستکارى، حق¬طلبى، عزت نفس، رعايت حقوق ديگران، پذيرش مسئوليت و... در نوجوان شکل مي¬گيرد و يا برعکس صفات نامطلوب در او رشد مي¬کنند ج – رشد شخصيت و رفتار : مجموعه گرايشها و حالات رفتارى نوجوان کم وبيش وضعيت ثابتى دارند. واکنشهاى فرد در مقابل آنچه که در محيط پيرامون او اتفاق مي افتد و مجموعه احساسات و نگرشهاى وى شخصيت او را ميسازند که در نوجوانى به صورت چشمگيرى رشد ميکنند. احساس مسئوليت، نوع پيوند و رابطه با بزرگسالان، روابط با همسالان، طرز مقابله با خواهشها و تمايلات نوظهور و خاص، فراگيرى انتظارات جامعه از فرد به عنوان ويژگيهاى شخصيتى نوجوان شکل ميگيرد . فشارهاى روانى دوره نوجوانى :
همزمان با دوره نوجوانى نگرانيهاى خاص اجتماعى پسران نوجوان را تهديد ميکنند. نگرانى در مورد آينده تحصيلى، خدمت سربازى، آينده شغلى و وضع مالى او را در پاسخ به سؤالات مربوط به شناخت هويت خودش درمانده ميسازد. نوجوان که در سالهاى نوجوانى به دنبال کسب استقلال خود را در معرض تهديد برخى عوامل اجتماعى مي بيند. لزوم پذيرش فرامين بي قيدوشرط مافوق در سربازى، احتمال عدم موفقيت در کنکور ورودى به دانشگاهها و عواقب اجتماعى احتمالى آن، مواجه شدن با آينده مبهم شغلى و... سردرگميهاى نوجوان را افزايش ميدهند نوجوان بايد با اتکاء به نفس و استفاده از حمايت اطرافيان و مشاوره با افراد توانمند از پيدايش عواقب ناخوشايند روانى و فشارهاى اجتماعى پيشگيرى کند مهمترين تغييرات جسمى و روانى دوران بلوغ در پسران رشد قد و تنه- تمايل به گوشهگيرى- تغيير صدا -احساس دلتنگى رويش موهاى شرمگاهى- ناسازگارى- کلفت شدن صدا تشدیدعواطف- استرس- شرم و حياى بيش از حد- رشد اندامهاى تناسلى- فقدان يا کاهش اعتماد به نفس -خستگى- زبر شدن پوست
نیازهای مرحله جوانیتقریبا همه کسانی که دوره بلوغ را میگذرانند حس میکنند که نباید مانند بچهها با آنان رفتار کرد. همه اینها میدانند که باید به زودی وارد دوره اصلی زندگی شوند و نقش انسان بزرگ و کامل را ایفا کنند. در این سن برخی از جوانان سیگار میکشند. بیشتر آنها میخواهند نشان دهند که چون برزگ شدهاند از کسی نمیترسند و سیگار کشیدن را علامت بدست آوردن استقلال میدانند برخی از جوانان برای مبارزه با پدر و مادر و رهایی از قید دستورات آنها دیر به منزل میآیند، بعضی در برابر بازخواست و یا پرخاش پدر، واکنش غیرعادی نشان میدهند و گروهی از آنان نیز منفیباف میشوند. هر فرد پس از تولد، به تدریج دارای نیازهایی میشود، برخی از نیازهای اشخاص را میتوان نیازهای فیزیولوژیک یا ذاتی دانست که همان اساس فیزیکی – شیمیایی را دارند و ظهور آنها به تجربه گذشته ارتباط ندارد. گرسنگی، تشنگی، انگیزههای مادی، تمایلات جنسی و نیاز به خواب را میتوان در زمره نیازمندیهای فیزیولوژیک دانست. با برآورده شدن این نیازمندیها، شخص دارای حوایج دیگری نیز میشود که به آنها نیازهای اکتسابی گفته میشود. این دسته از نیازها، که ارزش آنها کمتر از احتیاجات ذاتی نیست، شامل محبت، عشق، امنیت، احساس کفایت، احترام، موفقیت، دوستی و قدرت است. این نیازمندیها، که از زندگی در اجتماع حاصل شدهاند ماهیت ویژهای دارند که ارضا یا برآورده نشدن آنها در رضایت خاطر فرد و شخصیت او موثر واقع میشود و او را برای همسازی یا ناسازگاری آماده میکند. نوجوان در دوره بلوغ میخواهد که به اینگونه خواستههای او توجه شود، با او رفتاری دوستانه داشته باشند، به او احترام بگذارند، به او محبت کنند اما ترحم نکنند. بنابراین هم والدین و هم معلمان باید با جوانان رفتاری دوستانه و عادلانه داشته باشند، به جوانان کمک کنند، اما به شکل دوستانه و توام با احترام. به همین جهت خشونت، امر و نهی مسخره کردن و انتقاد و سرزنش نه تنها سازنده نخواهد بود بلکه ممکن است مخرب نیز باشد. جوانانی که نتوانند با مفاهیم واقعی زندگی آشنا شوند ممکن است نتوانند با محیط خود همساز گردند. در نتیجه به جای قبول مشکل و روبرو شدن با آن دچار شکست عصبی و روانی میشوند. رفتار مناسب با فرزندان خود داشته باشیمبسیاری از والدین از تنبلی، بیتوجهی و بیاحترامی به دیگران و سر به هوا بودن فرزند خود گله میکنند و بر این باورند که فرزند خوب آنها به کلی عوض شده است. در نتیجه برخی از آنها در برابر بیقیدی و سرکش بودن جوان واکنش شدید نشان میدهند و برخی دیگر با کنار کشیدن خود از معرکه و آزاد گذاشتن بیقید و شرط مشکل را ده برابر میکنند. در حالیکه در همین دوره میتوان به جوان نزدیک شد و با تربیت و راهنمایی صحیح احساس همکاری و مسئولیت و تفاهم را در او تقویت کرد. تردیدی نیست که میتوان با توجه به نیاز و خواستههای جوانان و ایجاد حس اعتماد به نفس و اطمینان در آنها، ضمن حل مسائل جوانی ازبروز بسیاری از مشکلات جلو گیری نمود مشکلات دوران بلوغ
بسیاری از کسانی که دوره بلوغ را میگذرانند، مشکلی ندارند و شخصیت سالمی پیدا میکنند. اما عدهای نیز با از دست دادن قدرت سازگاری دچار کشمکش وتضاد میشوند. جوانانی که نتوانند با مفاهیم واقعی زندگی آشنا شوند ممکن است نتوانند با محیط خود همساز گردند. در نتیجه به جای قبول مشکل و روبرو شدن با آن دچار شکست عصبی و روانی میشوند و از مشکلات واقعی زندگی فرار میکنند.جوانی که قدرت پذیرش و حل مشکلات را ندارد، به جای فعالیت مثبت، حالت دفاعی به خود میگیرد و بیشتر وقت خود را صرف مبارزه منفی میکند. چنین شخصی ممکن است با توسل به دفاع روانی مانند: خیالبافی، استدلال غیرمنطقی، همانندسازی، انکار، جابهجایی، جبران، برونافکنی، بازگشت و تبدیل و تعویض به فریب و گریز از حقیقت بپردازد. مثلا، جوانی برای فرار از عقده حقارت، به جای شناخت و استفاده از استعداد واقعی خود، به شوخی و مسخرگی رو میآورد، دیگری با گریز از حقیقت به رویا پناه میبرد، برخی از جوانان برای فرار از مشکلات به عقب و قهقرا میروند و با بازگشت به دوره کودکی و عدم پذیرش مسئولیت احساس رضایت خاطر میکنند. عدهای نیز خطای خود را به دیگرن نسبت میدهند و وقتی نمره کافی در درس نمیگیرند کینهتوزی معلم را بهانه میکنند و برخی از جوانان نیز برای فرار از درس و کار، بیماری و دردهای موهوم قلبی و مفصلی را مطرح میکنند
انواع بلوغ توان به انواع بلوغ اشاره كرد كه مهم ترین آن ها عبارت اند از:
پایان 15 سال قمرى است.
و پس از آن تا آغاز دوره نوجوانى و بلوغ، رشد آن به كندى مى گراید و سپس در دوره نوجوانى، سرعت دوباره خود را باز مى یابد و در سن خاصى به حد كمال خود مى رسد.
در این شرایط، غدد جنسى از خواب بیدار مى شود و تمایل جنسى را به وجود مى آورد.
آن سن قانونى نیز مى گویند. قانون گذاران براى افراد، سنین گوناگونى را در اجراى انواع مقررات و بهره مندى آنان از حقوق مدنى در نظر گرفته اند; مثلاً براساس قوانین موجود در ایران براى شركت در انتخابات ریاست جمهورى و مجلس شوراى اسلامى، ورود اشخاص به سن شانزده سالگى الزامى است و براى استخدام دولتى و یا اخذ گواهى نامه، هجده سال تمام منظور شده است
هوش و درك مفاهیم اخلاقى مى باشد.
نماید و بتواند اراده اش را اعمال كند و متكى به خود باشد.
یتیمان را مشروط به بلوغ جنسى و رشد عقلى مى داند
تقدم بلوغ شرعى دختران بر پسران شرعى محسوب مى گردند؟ نظر گرفتن شرایط طبیعى و اجتماعى، دختران زودتر به بلوغ طبیعى مى رسند و فعالیت غدد جنسى در آنان قبل از پسران آغاز مى گردد. (بنابراین تقدم بلوغ شرعى دختران بر پسران براساس صلاحیت طبیعى و به معناى هم آهنگى قوانین تشریع با مقررات تكوین است.) و خداوند حكیم براى پیش گیرى از مفاسد، آنان را قبل از پسران به وسیله مقررات دینى كنترل مى كند . قبل از پسران زبان مى گشایند و زودتر از آنان آغاز سخن مى كنند و با توجه به رابطه غیر قابل انكارى كه بین اندیشه و سخن گفتن وجود دارد، این نتیجه به دست مى آید كه دستگاه فكر دختران زودتر از پسران به كار مى افتد.) كند تا از طریق عمل به تكالیف الهى به رشد معنوى نایل گردند و از طرف دیگر در جامعه از استقلال قانونى و حقوق اجتماعى برخوردار شوند . بلوغ زودرس و دیررس گونه كه از نام آن برمى آید، در این حالت فرد زودتر از هم سالان خود علائم و آثار بلوغ را ظاهر مى سازد.) دختران است. به طور كلى مى توان اظهار داشت هرگاه تا سن 17سالگى آثار و نشانه هاى بلوغ در فرد ظاهر نشود، وى دچار بلوغ دیررس شده است.)
تغذیه و عوامل فیزیكى و روانى موجود در محیط زندگى، در زمان ظهور بلوغ و میزان ترشح هورمون هاى مربوطه اثر مى گذارد; مثلاً ویتامین را از جمله عوامل تغذیه اى مؤثر به شمار مى روند. وضع نامساعد اخلاقى در اجتماعات بى بند و بار نیز باعث بلوغ زودرس در آن جوامع مى شود.) درباره اثر آب و هوا در بلوغ، برخى نظر مخالف دارند و مى گویند: (بلوغ بیش از آن كه به آب و هوا بستگى داشته باشد، به طرز تغذیه و بهداشت و شرایط اجتماعى وابسته است. معمولاً آب و هواى معتدل بیش از هواى گرمسیر و سردسیر بلوغ را تسریع مى كند.) در بلوغ دیررس و اضطراب و نگرانى در بلوغ زودرس اشاره كرد، ولى در حال حاضر این معضل را از طریق تجویز دارو و روان درمانى، كنترل و از عوارض آن جلوگیرى مى كنند. بنابراین كسانى كه به بلوغ زودرس یا بلوغ دیررس مبتلا هستند، نباید از این وضعیت نگران باشند. نشانه هاى بلوغ
بلوغ با دگرگونى هاى فیزیولوژى در بدن همراه است. (به نظر زیست شناسان، منشأ طبیعى بلوغ، ترشح هورمون هاى جنسى به ضمیمه فعالیت هاى منظم بعضى دیگر از غدد داخلى است.) (مهم ترین دگرگونى هاى بدنی دوره نوجوانى، ظهور ویژگى هاى نخستین و ویژگى هاى ثانویه است. منظور از ویژگى هاى نخستین، شكل دادن به آلت هاى تناسلى و توانایى در امر تولید مثل است، اما ویژگى هاى ثانوى عبارت است از: روییدن ریش و سبیل و دو رگه شدن صدا در پسران و بزرگ شدن سینه و لگن در دختران. پس از عادت ماهانه در دختران و انزال در پسران، قابلیت تولید مثل ایجاد مى گردد.) نظر مشهور فقهاى عالى قدر شیعه آن است كه بلوغ به یكى از سه چیز محقق مى شود: 1. روییدن موى درشت زیر شكم; 2. احتلام; 3. تمام شدن پانزده سال قمرى در مرد و تمام شدن نه سال قمرى در زن. پس طبق سال شمسى و با توجه به سال هاى كبیسه، پسران با تمام شدن حدود چهارده سال و شش ماه و یازده روز و دختران با تمام شدن حدود هشت سال و هشت ماه و هجده روز بالغ مى شوند. داخلى بدن است. رشد دوران بلوغ به قدرى سریع و شدید است كه بعضى از دانشمندان، رشد و نمو دوران بلوغ را به جهش تعبیر كرده اند.) با این تغییرات نوجوان بالغ با بحران هایى مواجه مى شود بلوغ و بحران بیولوژیكى تغییرات ظاهرى در دوران بلوغ، جوان را با بحران بیولوژیكى مواجه مى كند. (تغییرات بیولوژیكى در دختران در سنین 9 تا12سالگى و در پسران از 11تا13سالگى بروز مى كند. طى این دوره، 15تا20 سانتى متر بر قد و 20 تا25 كیلوگرم بر وزن نوجوان اضافه مى شود. رفته رفته خصوصیات ثانویه جنسى از قبیل: رویش موى صورت و تغییر صدا در پسران و عادت ماهیانه در دختران بروز مى كند.) (پیدایش دانه هاى سیاه رنگ بر روى پوست مخصوصاً در اطراف بینى، روى چانه یا روى شانه ها، پسرها را سخت مضطرب مى سازد. تغییر صدا كه برحسب آب و هوا و نژادهاى مختلف زودتر یا دیرتر ظهور مى نماید، یك اثر عمومى است كه در همه پیدا خواهد شد. تارهاى صوتى از لحاظ طول دو برابر مى شوند. صدا كه تا آن هنگام زیر بود، در مدت چند ماه طنین مخصوصى پیدا كرده و به اصطلاح دو رگه مى شود و بسیار نامطبوع مى گردد. بعد از آن در مدت چند هفته از شدت آن كاسته مى شود و به تدریج حالت صداى اشخاص بالغ را پیدا مى كند و در 17سالگى آخرین تغییرات صوتى نیز از بین مى روند. صداى زن نیز تغییر مى كند، اما كمتر محسوس است. آهنگ آن كه بلیغ تر و رساتر مى شود، در حدود 15سالگى وضع ثابتى به خود مى گیرد.) با بحران بلوغ، كشش جنسى آغاز مى شود و نوجوان به موضوعات جنسى حساس مى گردد. غالباً نوجوانان از این تغییرات ناآگاهند و گاهى دچار وحشت و اضطراب مى شوند. (دبس، جهالت و شتاب زدگى را دو خطر بزرگ در این مرحله از رشد آدمى مى داند.) (البته تغییرات بلوغ در همه افراد یك سان نیست. تغییرات بدنى همراه با بلوغ ممكن است در برخى از نوجوانان در اوایل بلوغ روى دهد و در برخى به تأخیر بیفتد. حتى در برخى از پسران، سینه ها رشد مى كند یا نشیمن گاه پهن مى شود. این ها دلالت بر داشتن اندام زنانه نیست و نباید نوجوان و دیگران را نگران این امر كند. هم چنین در دختران ممكن است سینه ها كمى دیرتر رشد كند و نباید این امر آنان را نگران كند، زیرا تغییرات بلوغ گاهى به تأخیر مى افتد.)
راه هاى غلبه بر بحران
براى عبور از این بحران، نوجوانان و والدین آن ها وظایفى دارند. وظیفه والدین كمك به نوجوانان و راهنمایى آنان از طریق ارائه اطلاعات صحیح و جامع درباره تحولات دوره بلوغ است. هرگونه سهل انگارى مى تواند نوجوانان را به اطلاعات ناقص و نادرست سوق داده و در نهایت آن ها را با مشكلات جسمى و روانى مواجه كند. یكى از روان شناسان به نام دبس، عقیده دارد كه مادر باید دختر خود را از عادت ماهانگى مطلع سازد. نگران باشد. این قوى ترین میل غریزى است كه خداوند متعال در نهاد انسان قرار داده است تا پشتوانه بقاى نسل و نویدى براى پدر شدن باشد. این حالت را كه احتلام مى گویند، براى جوان وظیفه اى را ایجاب مى كند كه همان غسل جنابت است كه احكام آن در رساله هاى عملیه آمده است. شدت این میل در پسران بیشتر از دختران است. از این رو آسیب پذیرى آن ها نیز بیشتر است. شهوت آمیز و اسباب تحریك كننده مانند: فیلم و عكس هاى مبتذل و پرهیز از دوستان فاسد و روى آوردن به سرگرمى هاى سالم است. البته به همان اندازه كه در این دوره، جوان در معرض هجوم وسوسه هاى شیطانى و طوفان غریزه جنسى قرار مى گیرد و با مشكلات جدى روبه رو مى شود، پاك ماندن جوان در این مرحله و ایستادگى در برابر تمایلات درونى، ارزش مند و قابل تقدیر است. رسول خدا(ص) مى فرماید: (انّ اللّه تعالى یباهى بالشّابّ العابد الملائكة یقول: انظروا الى عبدى ترك شهوته من أجلى; خداى تعالى به وجود جوان پرهیزكار بر فرشتگان مباهات مى كند و مى فرماید: اى فرشتگان به بنده جوان من بنگرید كه شهوت هاى جوانى خود را براى من رها كرده است.) در روایتى دیگر، آن حضرت فرمود: خداى تعالى مى فرماید: اى جوانى كه شهوت هاى خود را در راه من ترك گفته و جوانى ات را در این راه از دست داده اى، تو در پیشگاه من همانند بعضى از فرشتگانم مى باشى. در جوانى پاك بودن شیوه پیغمبرى است ورنه هر گبرى به پیرى مى شود پرهیزگار
بلوغ و بحران عاطفى قبول تحولات بلوغ مى خواهد هویت خویش را از نو بازسازى كند. حتى مخالفت و ستیز نوجوانان با والدین خود و عصیان آنان در برابر ارزش ها و دخالت هاى دیگران براى تثبیت هویت و جدا نمودن هویت خویش از سایرین است. این بحران باعث شده است كه طوفانى در درون نوجوان ایجاد شود و با انواع تردیدها، سردرگمى ها روبه رو گردد. عواطف او ثابت نیست، زود خوشحال مى شود و به سرعت در غم و اندوه فرو مى رود. همین تغییر حالات او را خسته و رنجور مى كند و به واكنش تند و ناسازگارى سوق مى دهد. عوض شده است. همیشه با برادر و خواهر كوچك ترش مشكل دارد و پرخاش گر و خیره سر شده است. به والدین باید توصیه كرد كه سعى كنند نوجوانان را در این دوره بحرانى درك كنند و سركشى ها و مخالفت هاى نوجوانان در این دوره را به صورت علائم رشد و از خصوصیات دوره نوجوانى تعبیر كنند و آن را مقدمه قطعى یك واقعه نگران كننده كه آینده نوجوان را تهدید مى كند، ندانند. برخورد صحیح آنان به نوجوان كمك خواهد كرد تا از این برهه پرتلاطم و آشوب بگذرد. ناشى از خودآگاهى شدید آنان است انگیزه استقلال طلبى در این مرحله بروز مى كند. جوان از یك طرف از نظر اقتصادى وابسته به والدین است و از طرفى مى خواهد مستقل عمل كند. مى گویند: انسان در سه مرحله به استقلال مى رسد: مرحله اول، هنگام به دنیا آمدن و مرحله دوم، هنگام از شیر گرفتن كودك است و مرحله سوم، دوران بلوغ است. موریس دِبس، روان شناسى معروف فرانسوى این دوره را فطام یا از شیر گرفتن روانى نام نهاده است. ییكى از روان شناسان به نام (لوین) گفته است: (نوجوان در دوره اى زندگى مى كند كه مى توان آن را دوره بى سر و سامانى روانى نامید، زیرا او نه كودك است و نه كاملاً بزرگ سال شده است. بحران بلوغ، نوجوان را در یك وضعیت مبهم و پیچیده اى قرار مى دهد كه نمى داند چه كارى بكند. همین عدم اطمینان نسبت به نقش خود، موجب مشكلات زیادى براى نوجوان مى شود و او را زودرنج و دو دل و بى ثبات مى سازد. البته نباید فراموش كرد كه این امر در آن ها چندان با دوام و ریشه دار نیست. به تدریج عواطف و احساسات و خواسته هایشان جهت مى گیرد. برخورد سالم والدین و مربیان با این بحران مى تواند تا حد زیادى در فروكش كردن آن دخیل باشد. ییكى از حالات روانى و عاطفى نوجوان، پرخاشگرى است، چون به كمك این مكانیسم، او خاطرات تلخ گذشته و ضعف و حقارت خویش را پنهان و از این طریق اطرافیان را متوجه قدرت و بزرگى خود مى كند. از طرفى، حساسیت ها و هیجان ها با تغییرات و تحولات غدد داخلى، میزان ترشحات هورمون ها رابطه مستقیم دارد. فعالیت هاى بدنى، ورزش و تفریح و انجام تكالیف دینى و عبادات، تأثیر فراوانى در حفظ تعادل عاطفى و كنترل خشم نوجوانان دارد. هارلوك، یكى از روان شناسان، حالات هیجانى و عاطفى نوجوانان را به خصوص در اوایل و اواسط بلوغ، داراى پنج مشخصه مى داند: شدت، فقدان كنترل، عدم ثبات و یا تغییر ناگهانى از حالت شعف به حالت ناامیدى، افسردگى، اخلاق متغیر و پیدا شدن احساسات عاقلانه نظیر: وطن پرستى وفادارى، احترام به دیگران و خداجویى.
بلوغ و ارتباط با هم سالان
دوره بلوغ همواره دوره تنهایى بوده است. بدون توجه به تعداد دوستانى كه نوجوان دارد، او همیشه در درون خود احساس خلأ مى كند. ساختار شناخت نوظهور جوانان در سن بلوغ، آنان را به اندیشیدن به خود وامى دارد. این احساس تنهایى كه به مراحل رشد مربوط مى شود، جوان را بر آن مى دارد كه با هم سالان خود ارتباط برقرار كند. بنابراین دوستى ها در این دوره براساس یك نیاز اجتماعى شكل مى گیرد. معمولاً جوان تازه بالغ به دوستان خود وفادار است تا جایى كه هیچ انتقادى را درباره دوستانش نمى پذیردد. در غالب موارد، گروه هاى هم سالان و دوستان نوجوان به قدرى در حیات او نقش دارند كه والدین براى القاى نظر خود از دوستان نوجوان استمداد مى جویند. یكى از دلایل دوستى ها و رفاقت ها و پناه بردن به گروه هم سالان در این دوره، مشابهت مشكلات آنان است. بنابراین بودن در كنار آنان و بیان راز دل به دوستان، سبب آرامش روحى و تقلیل كشمش هاى روانى مى شود. است. عملكرد گروه هم سال را به صورت زیر بیان مى كند: 1. جانشین شدن براى خانواده; 2. منبع احترام شخص; 3. منبع ثبات و استوارى در زمانى كه دوره تحول و انتقال است; 4. سپرى در مقابل فشار بزرگ سالان; 5. منبع قدرتى كه فرد طرز رفتار خود را از آ نها مى گیرد; 6. الگویى براى رشد اجتماعى، اخلاقى، عاطفى و ذهنى. بنابراین با توجه به نقش مهم و سازنده هم سالان، لازم است خانواده و مدرسه زمینه عضویت و حضور نوجوانان را در گروه ها و تشكل هاى دانش آموزى و محلى فراهم نمایند تا روابط اجتماعى را تجربه كنند. بعضى از نوجوانان به دلیل احساس خطاكارى و اشتباه و یا احساس بى ارزشى و ترس از برخورد با دیگران و نداشتن مهارت هاى اجتماعى، انزوا و گوشه گیرى را بر معاشرت با دوستان ترجیح مى دهند، كه در این صورت آموزش مهارت هاى ارتباطى و ترتیب دادن جلسات گروهى از سوى والدین مى تواند به نوجوان كمك كند تا در جمع حاضر شود و ابراز وجود كند. هرگونه سخت گیرى و بى توجهى والدین در این مورد به شخصیت اجتماعى نوجوان آسیب وارد مى كند و او را با بحران روبه رو مى سازد. البته نباید مسئولیت والدین را در بررسى دوستان نادیده گرفت. هرگونه اهمال و بى تفاوتى ممكن است زیان هاى جبران ناپذیرى را به بار آورد. والدین باید مراقب باشند كه فرزندان نوجوان آن ها با چه كسانى طرح دوستى مى ریزند، چون دوستى نوجوان بر مبناى تبادل عاطفى و نیاز روحى است. انگیزه هاى عاطفى باعث مى شود آن ها در انتخاب رفیق دقت لازم را مبذول ندارند و بدون تأمل، با دیگران رابطه برقرار كنند. واضح است این دوستى هاى حساب نشده مى تواند ثمرات تلخى به بار آورد. امام على(ع) مى فرماید: (من اتخذ أخاً من غیر اختبار اَلجأه الاضطرار الى مرافقة الاشرار;35 كسى كه ناسنجیده با دیگران پیمان دوستى مى بندد، ناچار باید به رفاقت اشرار تن دهد.) بنابراین پدر و مادر باید با دقت و حساسیت خاص، روابط فرزند خود را با دوستانش تحت كنترل و نظارت قرار دهند. (بررسى ها نشان مى دهد كه نوجوانان اولین قدم هاى انحراف و تباهى را به كمك دوستان ناباب برداشته، سپس در سراشیبى سقوط قرار گرفته اند.
داده مى شود. نوجوانان عزیز نیز باید به این واقعیت توجه داشته باشند كه تجارب به دست آمده از دوران طفولیت و اطلاعات محدود و ناقص آن ها براى مواجهه با دنیاى جدید جوانى، كافى نیست. امیرالمؤمنین(ع) مى فرماید: (جهل الشابّ معذور وعلمه محقور;37 عذر نادانى جوان پذیرفته و مقبول و علم او در جوانى محدود است.) جوان به اطلاعات جدید و معتبر و گسترده نیاز دارد تا بتواند بر معضلات زندگى جدید خود فائق آید. در این راستا باید بر احساس غرور و بزرگ منشى خود غلبه كند و از تجارب گران سنج بزرگ سالان بهره مند گردد. امام على(ع) مى فرماید: با مردان آزموده و صاحب تجارب، هم نشین باش كه اینان متاع پر ارج تجربه هاى خود را با گران ترین بها یعنى فدا كردن عمر خود تهیه كرده اند و تو آن را با ارزان ترین قیمت یعنى با صرف چند دقیق به دست مى آورى. بلوغ و ناسازگارى با والدین
یكى از بحران هاى بلوغ، ناسازگارى نوجوانان با والدین است. آن چه مهم است فهم این ناسازگارى و دلایل آن است. چرا فرزندان رفتار والدین خود را تأیید نمى كنند و والدین از مخالفت فرزندان خود گله و شكایت دارند؟ به نظر مى رسد آزادى خواهى و استقلال طلبى و نوگرایى كه از خصوصیات دوران بلوغ است، منشأ این ناسازگارى باشد. (در دوران بلوغ، بیش از هر زمان دیگر انسان به این كه مورد توجه و پذیرش باشد، اهمیت مى دهد و به شدت احتیاج دارد كه به عنوان یك دوست و شریك تلقى شود. چه قدر مكرر از جوانان شنیده مى شود كه كاش یك بار بزرگ ترها با ما جدى صحبت مى كردند. پدر و مادر باید متوجه باشند كه نوجوان امروز، كودك دیروز نیست. نوجوان، عاشق آزادى و اظهار وجود و شیفته استقلال و اثبات شخصیت است. یك نوجوان ایرانى در خاطراتش مى نویسد: (دوست ندارم به من دستور دهند، مخصوصاً اگر این دستور آمرانه باشد. اگر دستور دهنده مادرم باشد، گوش نمى دهم. وقتى دستوردهنده برادر بزرگم باشد، ناچارم كه اجرا كنم وگرنه كشیده اى خواهم خورد. با این وجود، وقتى برادرم به من دستور مى دهد سعى مى كنم فوراً آن را اجرا نكنم و خود را به نشنیدن مى زنم. این كار به من فرصت مى دهد تا خشم خود را فرو نشانم. باید به این نكته توجه داشت كه جوان با اظهارنظر كردن در مسائل، بزرگ منشى، حق دخالت در امور براى خود قائل بودن و تمرد از خواسته هاى بزرگ سالان و بى اعتنایى به سنت هاى كهن جامعه، درصدد آزمایش دیگران و سنجش میزان مقاومت آن ها است. والدین نباید با این پدیده با دیده تردیدآمیز بنگرند و احساس نگرانى نمایند. همان طورى كه والدین در ایام كودكى از راه رفتن مستقل آن ها استقبال مى كردند، باید از استقلال خواهى جوانان خود نیز كه نشانه سلامت جسم و جان آنان است، دل شاد
گردند. اسلام بر قبول این واقعیت تأكید كرده و بر تشریك مساعى و مشورت در مسائل زندگى اصرار مى ورزد. رسول اكرم(ص) مى فرماید: (الولد سید سبع سنین وعبد سبع سنین ووزیر سبع سنین; فرزند در هفت سال اول، سید و آقاى والدین است و در هفت سال دوم، بنده مطیع و فرمان بردار پدر و مادر است و در هفت سال سوم، وزیر والدین است. از طرف دیگر به پدر و مادر فهمانده است كه با جوان امروز همانند بچه دیروز رفتار نكنید. بچه دیروز، بنده و مطیع شما بوده و جوان امروز، وزیر و مشاور شما است. والدین مى توانند با ارتباط صحیح و منطقى با نوجوانان به آن ها كمك كنند تا این دوره را بدون فشار و تنش سپرى كنند. اگر والدین نقش خود را به خوبى ایفا نكنند، امكان انحراف و انحطاط و كشانده شدن نوجوان به دسته هاى بزه كار و منحرف زیاد است. وقتى نوجوان هیچ گونه تكیه گاهى براى خود نداشته باشد و نتواند ارتباط صحیحى با دیگران برقرار كند، به الگوهاى نامطمئن و گروه هاى بزه كار پناه مى برد. قطع رابطه عاطفى بین والدین و نوجوانان در این دوره، زمینه سرخوردگى و گریز آن ها را از محیط خانه و مدرسه فراهم مى كند. بنابراین سازگارى و ناسازگارى نوجوان تا حد زیادى بستگى به نوع رفتار و واكنش والدین دارد. روایت امیرالمؤمنین(ع) بر این مطلب دلالت دارد; آن جا كه مى فرماید: (ولدك ریحانتك سبعاً وخادمك سبعاً ثمّ هو عدوّك أ و صدیقك;43 فرزندت در هفت سال اول، برگ خوش بویى بر ساقه درخت وجود شما است و در هفت سال دوم، خدمت گزار مطیع و فرمان بردار شما است و در هفت سال سوم، ممكن است دشمن یا دوست تو باشد اگر پدر و مادر نوجوان بتواند ضمن ولى بودنشان همانند یك دوست مهربان و صمیمى، دوستانه و مشاورانه با نوجوانشان رفتار كنند [و] در رفتارشان استمرار داشته باشند و هرگز از حریم دوستى اعتماد متقابل و روابط سینه به سینه خارج نشوند، مى توانند به عنوان یك دوست صمیمى نیاز فرزند جوانشان را تأمین كرده، هم چون سنگرى استوار او را از گزند آسیب هاى روانى و اجتماعى حفظ نمایند. براى ایجاد و استمرار رابطه دوستانه و صمیمانه با نوجوانان به گونه اى كه آن ها با كمال میل و انگیزه، مشتاق باشند، حرف هاى دلشان را با پدر و مادر خود مطرح كنند، باید سرمایه گذارى نمود. سرمایه اصلى چنین پیوند و ارتباط مقدسى، رفتار صادقانه و صمیمانه در طول دوران مختلف رشد كودك است.
بلوغ و احساسات مذهبى
با فرا رسیدن بلوغ، در كنار شكوفایى تمایلات نفسانى، تمایلات روحانى نیز بیدار مى گردد. (همه روان شناسان در این نكته متفق القول اند كه ما بین بحران تكلیف و جهش ناگهانى احساسات مذهبى، ارتباطى وجود دارد. به گفته دبس، در این اوقات، نوعى بیدارى مذهبى حتى نزد كسانى كه سابقاً نسبت به مسائل مذهبى لاقید بودند، دیده مى شود بر این اساس در صدر اسلام، جوانان زودتر از بزرگ سالان به دین مقدس اسلام و پیامبر(ص) ابراز علاقه كرده و ایمان مى آوردند. مصعب بن عمیر، نماینده مخصوص رسول اكرم(ص) براى تعلیم و آموزش قرآن به مدینه آمد. جوانان و نوجوانان دعوتش را مى پذیرفتند. شخصى به نام ابى جعفر احول، از دوستان امام صادق(ع)، براى تبلیغ مذهب تشیع به بصره رفت. امام صادق(ع) از او سوال كرد: مردم بصره را در قبول روش اهل بیت و سرعت پذیرش آیین تشیع چگونه یافتى؟ عرض كرد: افراد كمى تعالیم اهل بیت را پذیرفتند. حضرت فرمود: (علیك بالاحداث فانهم اسرع الى كل خیر; توجه خود را به نسل جوان معطوف دار كه آنان در انجام امور خیر از دیگران پیش قدم ترند حمایت جوانان از دین و شیفتگى آن ها به مسائل دینى، صریح و خالص و قاطع است تا جایى كه جانشان را براى اعتلاى عقاید مذهبى فدا مى كنند. تجربه انقلاب اسلامى ایران و جنگ تحمیلى و بسیج جوانان در سن بلوغ و دفاع جانانه آن ها از مكتب و شرف و میهن اسلامى، گواهى صادق بر این مدعا است. به نمونه اى از وفادارى و حمایت بى دریغ از ارزش ها و باورهاى مذهبى اشاره مى كنیم: سعد بن مالك از جوانان انقلابى صدر اسلام بود. او در 17سالگى اسلام آورد. او مى گوید: من نسبت به مادرم خیلى مهربان و نیكوكار بودم. موقعى كه قبول اسلام كردم و مادرم آگاه شد، روزى به من گفت: این چه دینى است كه پذیرفته اى؟ یا باید از آن دست بردارى و به بت پرستى برگردى یا من آن قدر از خوردن و آشامیدن امساك مى كنم تا بمیرم. سعد گفت: من از دینم دست نمى كشم و از شما درخواست مى كنم كه از خوردن و آشامیدن خوددارى نكنى. مادر به گفته فرزند اعتنا نكرد. یك شبانه روز غذا نخورد، اما مِهر الهى آن چنان در عمق جانش نفوذ كرد كه مهر مادرى نتوانست در برابر آن مقاومت نماید. او با قاطعیت به مادرش گفت: به خدا قسم، اگر هزار جان در تن داشته باشى و یك یك آن ها از بدنت خارج شود، من از دینم دست برنمى دارم. وقتى مادر از تصمیم جدى فرزندش آگاه شد و از تغییر عقیده سعد مأیوس گردید، امساك خود را شكست و غذا خورد در این شرایط آن ها نیاز به رهبرى فكرى و عاطفى دارند. كودك به دلیل نارسایى عقل، از تجزیه و تحلیل مسائل عاجز است. از این رو بدون مطالبه دلیل، آموزه هاى دینى را از والدین مى پذیرد، ولى این حالت انقیاد را نمى توان از نوجوان بالغ انتظار داشت. گلن بلر و استوارت جونز مى گویند: (نوجوان در طى تحولات بلوغ به آن مرحله مى رسد كه با نیروى استدلال با عقاید مذهبى مواجه شود. حتى موضع گیرى آن ها مواجه نشوند. (پس از دوران كودكى، صورت امر از قطعیت خود خارج مى شود و بیشتر با دلیل و عقل سلیم سرو كار دارد. از این به بعد پدر باید بگوید: اگر من به جاى تو بودم، فلان كار را مى كردم و دلیل بیاورد اگر با نوجوان با صداقت و احترام برخورد شود، به سهولت مى توان در اعماق دل او نفوذ كرد. دبس مى گوید: (ارزش هاى اخلاقى در دوران بلوغ در وجود سرمشق هاى انسانى تجلى مى كند و صورت هایى به خود مى گیرد كه نوجوانان سعى مى كنند به هیئت آنان درآیند. نوجوانان این اشخاص نمونه را آیینه و آرمان و كمالى مى دانند كه خودشان خواهان آنند. آن ها تمام مسائل را زیر ذره بین انتقاد خود قرار مى دهند و در بنیان هاى اعتقادى و باورهاى مذهبى خود هیچ گونه تسامح و تساهلى را برنمى تابند و اگر عمل الگوها با گفتارشان هم خوانى نداشته باشد، چه بسا اصل اعتقادات را زیر سؤال ببرند. اگر والدین نقش رهبرى خود را به خوبى ایفا نكنند و عطش روحى جوانان به مذهب را به موقع سیراب نسازند، چه بسا آن ها به افكار انحرافى روى آورند. از این رو اسلام بر انتقال سریع آموزه هاى دینى تأكید مى كند. امام صادق(ع) مى فرماید: (بادروا احداثكم بالحدیث قبل ان یسبقكم الیهم المرجئه; احادیث اسلامى را به نوجوانان خود بیاموزید و در انجام آن تسریع كنید، پیش از آن كه مخالفان گم راه بر شما پیشى گیرند. این آموزش هرگز به صورت تحمیل نظر و سلیقه اى نباید باشد، بلكه باید به صورت مبادله عقاید و افكار و طرفینى باشدبر طبق بررسى یونسكو، اغلب جوانان احساس مى كنند آلت دست قرار گرفته اند و براى همین جهت نسبت به بزرگ سالان بدبین هستند و یك حالت عصیان نسبت به سنت ها و آداب و رسوم خانوادگى و اجتماعى در آنان پدیدار گشته است. والدین مى خواهند فرزندانشان مانند خود آن ها باشند، در صورتى كه ممكن است جوانان نخواهند مانند آنان زندگى كنند. البته این به معناى تسلیم شدن در برابر نظرات نوجوان نیست، بلكه به معناى جلب اعتماد نوجوان و در نظر گرفتن شرایط روحى و هم آهنگى با تحول زمانى است. شاید روایت امیرالمؤمنین(ع) ناظر به این نكته روان شناختى باشد كه مى فرماید: (لاتقسروا اولادكم على آدابكم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانكم;55 آداب و رسوم زمان خود را به فرزندانتان تحمیل نكنید، چه آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شده اند.)
مشکلات دوران بلوغ در دخترها
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: آموزش خانواده، ، برچسبها: [ جمعه 5 دی 1393برچسب:بلوغ , نوجوانی,مشکلات بلوغ, بلوغ پسران, بلوغ دختران, بلوغ زود رس و دیر رس,, ] [ 20:0 ] [ حسین زارع ]
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |